کلبه تنهایی من...
میگن پا ستون بدنه انسانه ، ولی هیچکس نمیدونه ستون زندگی من فقط ” تویی ” عشق چیست ؟ چه فرقی میکند مهره سیاه باشم یا سفید ، چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند ! میتونم بپرسم چه عطری میزنی ؟ تو تک ستاره منی منم اسیر بودنت / از ته دل داد میزنم میمیرم از نبودنت صدای گامهای تو ضربان زندگی من است ، با من راه بیا ، هنوز تشنه ی زنده بودنم . . . هنوز همسوار مرکب خیال من تویی / هنوز هم یگانه شاهکار این قلم تویی ﻏﺮﻳﺒﻪ ﺑﻮﺩﻯ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﻦ / ﺍﻣﺎ ﺷﺪﻯ ﻋﺰﻳﺰ ﻣﻦ دوست داشتن ، نه در ازدحام روز گم می شود نه در خلوت شب ! برایت نمیمیرم ، برایت میمانم ، میمانم تا آنجا که آخر دنیاست . . . اگه فروختمت ناراحت نشو ! دوستی را که چشم انتخاب کند ، ممکن است محبوب دل نشود ولی آن را که دل انتخاب کند ، بی گمان نور چشم خواهد شد . . . و آن زمان که ” عاشق ” می شوی نمیدانم چرا بین این همه آدم پیله کردم به تو ! شاید فقط با تو پروانه میشوم ! یادمان باشد قصه کودکمان را با یکی بود یکی نبود شروع نکنیم ؛ از همان اول بیاموزیم که اگر یکی نباشد دیگری هم نیست . . . دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست / تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست یه جایی باید دستت آدما رو بکشی ، نگه شون داری ؛ صورتشون رو میون دستات مُحکم بگیری و بگی : ببین . . . دوست داشتن ؛ زبان ٬ زمان ٬ راه ٬ دلیل ٬ نشانه نمی خواهد ! انسان ها عموما دو دسته اند : مرد نیستم اما حرفم یکیست ! باور کن “ عین ” و “ شین ” و “ قاف ” جدا از هم که باشند هیچ خاصیتی ندارند ! امشب کم توقع شده ام ، آرزویم کوچک و کم حرف است ، هیچ نمیخواهم جز ” تو ” . . . دیوانه نیستم ! آدم باید یک “ تو ” داشته باشه که هروقت از همه چی خسته و نا امید بود ، بهش بگه : در دیاری که تو آنجا باشی ، بودنت آنجا کافیست / آرزوهای دیگر ، اوج بی انصافیست. . .
نظرات شما عزیزان:
صاعقه ایست بین دو نگاه !
پس از آن بارش باران محبت در دل ها . . .
بوی خوشبختی میدهی انگار . . . !
هرآن به یاد تو ، به مدح عشق می رسم / و باز شرح هرنگاه عاشقانه ام تویی . .
ﺗﻮ ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﻯ ﺑﯽ ﮐﺴﻰ / ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﯾﻰ ﺭﻓﻴﻖ ﻣﻦ
خفته یا بیدار دوست می دارمت . . .
چون هر کسی از یه راهی نون در میاره ، ما هم از گل فروشی !
و می دانی که ” عشقی ” هست
و باور داری کسی که تو را ” دوست ” دارد
و در آن شبهای سرد و یخبندان با ” تو ” می ماند
در آن لحظات است که می فهمی دوست داشتن چقدر زیباست . . .
قانعم ، بیشتر از این چه بخواهم از تو / گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست . . .
من دوستت دارم ، نرو !
دوست داشتن دل می خواهد و یک “ من ” می خواهد و یک “ تو ” . . .
تو و بقیه . . .
تو !
اما در کنار هم ، معجزه می آفرینند ! درست مثل من و تو !
دوستت دارم ، باورم کن . . .
زیباست ، لحظه*های ِ خوش ِ دوست داشتن ِ کسی* که ، حتّی نیست !
مهم اینه که تو هستی ! بی خیال دنیا . . . !
برچسبها: