کلبه تنهایی من...
ماه من ، غصه چرا ؟! آسمان را بنگر ، که هنوز، بعد صدها شب و روزمثل آن روز نخست گرم وآبی و پر از مهر ، به ما می خندد !یا زمینی را که، دلش ازسردی شب های خزاننه شکست و نه گرفت !بلکه از عاطفه لبریز شد ونفسی از سر امید کشیدودر آغاز بهار ، دشتی از یاس سپیدزیر پاهامان ریخت ،تا بگوید که هنوز، پر امنیت احساس...
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: